سوره شعراء (شاعران)

سوره شعراء بیست و ششمین سوره قرآن است که در مکه نازل شد. این سوره دارای ۲۲۷ آیه است و داستان‌های چندین پیامبر، رد پیام‌های آنان توسط جوامعشان و مجازات نهایی را بیان می‌کند. این سوره بر وحی الهی، پیروی از هدایت خداوند و سرنوشت کافران تأکید دارد. نام این سوره از شاعران گرفته شده است که در آن به عنوان تمثیلی از کسانی که درباره دین ادعاهای نادرست دارند، ذکر شده‌اند.

ترجمه: سوره الشعراء (شاعران) سُورَة الشعراء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده و مهربان

طسم ١

طسم‌ (۱)

تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ٢

این آیات کتاب روشنگر است. (۲)

لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ٣

گویی می‌خواهی جان خود را از شدّت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمی‌آورند! (۳)

إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ٤

اگر ما اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیه‌ای نازل می‌کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد! (۴)

وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ ٥

و هیچ ذکر تازه‌ای از سوی خداوند مهربان برای آنها نمی‌آید مگر اینکه از آن روی‌گردان می‌شوند! (۵)

فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ٦

آنان تکذیب کردند؛ امّا بزودی اخبار (کیفر) آنچه را استهزا می‌کردند به آنان می‌رسد! (۶)

أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ ٧

آیا آنان به زمین نگاه نکردند که چقدر از انواع گیاهان پرارزش در آن رویاندیم؟! (۷)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ٨

در این، نشانه روشنی است (بر وجود خدا)؛ ولی بیشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند! (۸)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ٩

و پروردگار تو عزیز و رحیم است! (۹)

وَإِذْ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ١٠

(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت موسی را ندا داد که به سراغ قوم ستمگر برو... (۱۰)

قَوْمَ فِرْعَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ١١

قوم فرعون، آیا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمی‌کنند؟! (۱۱)

قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ ١٢

(موسی) عرض کرد: «پروردگارا! از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند، (۱۲)

وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلَا يَنْطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَىٰ هَارُونَ ١٣

و سینه‌ام تنگ شود، و زبانم بقدر کافی گویا نیست؛ (برادرم) هارون را نیز رسالت ده (تا مرا یاری کند)! (۱۳)

وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ ١٤

و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهی دارند؛ می‌ترسم مرا بکشند (و این رسالت به پایان نرسد)! (۱۴)

قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ ١٥

فرمود: «چنین نیست، (آنان کاری نمی‌توانند انجام دهند)! شما هر دو با آیات ما (برای هدایتشان) بروید؛ ما با شما هستیم و (سخنانتان را) می‌شنویم! (۱۵)

فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٦

به سراغ فرعون بروید و بگویید: ما فرستاده پروردگار جهانیان هستیم؛ (۱۶)

أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ ١٧

بنی اسرائیل را با ما بفرست!» (آنها به سراغ فرعون آمدند)؛ (۱۷)

قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ١٨

(فرعون) گفت: «آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ندادیم، و سالهایی از زندگیت را در میان ما نبودی؟! (۱۸)

وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ١٩

و سرانجام، آن کارت را (که نمی‌بایست انجام دهی) انجام دادی (و یک نفر از ما را کشتی)، و تو از ناسپاسانی!» (۱۹)

قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ٢٠

(موسی) گفت: «من آن کار را انجام دادم در حالی که از بی‌خبران بودم! (۲۰)

فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ٢١

پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم؛ و پروردگارم به من حکمت و دانش بخشید، و مرا از پیامبران قرار داد! (۲۱)

وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ٢٢

آیا این منتّی است که تو بر من می‌گذاری که بنی اسرائیل را برده خود ساخته‌ای؟!» (۲۲)

قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ ٢٣

فرعون گفت: «پروردگار عالمیان چیست؟!» (۲۳)

قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ ٢٤

(موسی) گفت: «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، اگر اهل یقین هستید!». (۲۴)

قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ٢٥

(فرعون) به اطرافیانش گفت: «آیا نمی‌شنوید (این مرد چه می‌گوید)؟!» (۲۵)

قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ٢٦

(موسی) گفت: «او پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست!» (۲۶)

قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ٢٧

(فرعون) گفت: «پیامبری که بسوی شما فرستاده شده مسلّماً دیوانه است!» (۲۷)

قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ٢٨

(موسی) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آن دو است می‌باشد، اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار می‌گرفتید!» (۲۸)

قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَٰهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ٢٩

(فرعون خشمگین شد و) گفت: «اگر معبودی غیر از من برگزینی، تو را از زندانیان قرار خواهم داد!» (۲۹)

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ ٣٠

(موسی) گفت: «حتّی اگر نشانه آشکاری برای تو بیاورم (باز ایمان نمی‌آوری)؟!» (۳۰)

قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ٣١

گفت: «اگر راست می‌گویی آن را بیاور!» (۳۱)

فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ ٣٢

در این هنگام موسی عصای خود را افکند، و ناگهان مار عظیم و آشکاری شد؛ (۳۲)

وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ٣٣

و دست خود را (در گریبان فرو برد و) بیرون آورد، و در برابر بینندگان سفید و روشن بود. (۳۳)

قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ٣٤

(فرعون) به گروهی که اطراف او بودند گفت: «این ساحر آگاه و ماهری است! (۳۴)

يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ٣٥

او می‌خواهد با سحرش شما را از سرزمینتان بیرون کند! شما چه نظر می‌دهید؟» (۳۵)

قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ٣٦

گفتند: «او و برادرش را مهلت ده؛ و مأموران را برای بسیج به تمام شهرها اعزام کن، (۳۶)

يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ ٣٧

تا هر ساحر ماهر و دانایی را نزد تو آورند!» (۳۷)

فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ ٣٨

سرانجام ساحران برای وعده‌گاه روز معیّنی جمع‌آوری شدند. (۳۸)

وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ٣٩

و به مردم گفته شد: «آیا شما نیز (در این صحنه) اجتماع می‌کنید... (۳۹)

لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ٤٠

تا اگر ساحران پیروز شوند، از آنان پیروی کنیم؟!» (۴۰)

فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ٤١

هنگامی که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آیا اگر ما پیروز شویم، پاداش مهمّی خواهیم داشت؟» (۴۱)

قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ٤٢

گفت: «(آری،) و در آن صورت شما از مقرّبان خواهید بود!» (۴۲)

قَالَ لَهُمْ مُوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ٤٣

(روز موعود فرا رسید و همگی جمع شدند؛) موسی به ساحران گفت: «آنچه را می‌خواهید بیفکنید، بیفکنید!» (۴۳)

فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ٤٤

آنها طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند: «به عزّت فرعون، ما قطعاً پیروزیم!» (۴۴)

فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ٤٥

سپس موسی عصایش را افکند، ناگهان تمام وسایل دروغین آنها را بلعید! (۴۵)

فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ٤٦

فوراً همه ساحران به سجده افتادند. (۴۶)

قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ٤٧

گفتند: «ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم، (۴۷)

رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ٤٨

پروردگار موسی و هارون!» (۴۸)

قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ٤٩

(فرعون) گفت: «آیا پیش از اینکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟! مسلّماً او بزرگ و استاد شماست که به شما سحر آموخته (و این یک توطئه است)! امّا بزودی خواهید دانست! دستها و پاهای شما را بعکس یکدیگر قطع می‌کنم، و همه شما را به دار می‌آویزم!» (۴۹)

قَالُوا لَا ضَيْرَ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ٥٠

گفتند: «مهّم نیست، (هر کاری از دستت ساخته است بکن)! ما بسوی پروردگارمان بازمی‌گردیم! (۵۰)

إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ ٥١

ما امیدواریم که پروردگارمان خطاهای ما را ببخشد، چرا که ما نخستین ایمان‌آورندگان بودیم!» (۵۱)

وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ ٥٢

و به موسی وحی کردیم که شبانه بندگانم را (از مصر) کوچ ده، زیرا شما مورد تعقیب هستید!» (۵۲)

فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ٥٣

فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) مأموران بسیج نیرو را به شهرها فرستاد، (۵۳)

إِنَّ هَٰؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ ٥٤

(و گفت:) اینها مسلّماً گروهی اندکند؛ (۵۴)

وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ٥٥

و اینها ما را به خشم آورده‌اند؛ (۵۵)

وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ ٥٦

و ما همگی آماده پیکاریم!» (۵۶)

فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ٥٧

(سرانجام فرعونیان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‌ها بیرون راندیم، (۵۷)

وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ٥٨

و از گنجها و قصرهای مجلّل! (۵۸)

كَذَٰلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ ٥٩

(آری،) اینچنین کردیم! و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم! (۵۹)

فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ ٦٠

آنان به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند، و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند. (۶۰)

فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ ٦١

هنگامی که دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: «ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم!» (۶۱)

قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ ٦٢

(موسی) گفت: «چنین نیست! یقیناً پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!» (۶۲)

فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ ٦٣

و بدنبال آن به موسی وحی کردیم: «عصایت را به دریا بزن!» (عصایش را به دریا زد،) و دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود! (۶۳)

وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ ٦٤

و در آنجا دیگران [= لشکر فرعون‌] را نیز (به دریا) نزدیک ساختیم! (۶۴)

وَأَنْجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ ٦٥

و موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم! (۶۵)

ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ٦٦

سپس دیگران را غرق کردیم! (۶۶)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ٦٧

در این جریان، نشانه روشنی است ولی بیشترشان ایمان نیاوردند! (چرا که طالب حق نبودند) (۶۷)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ٦٨

و پروردگارت شکست‌ناپذیر و مهربان است! (۶۸)

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ ٦٩

و بر آنان خبر ابراهیم را بخوان، (۶۹)

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ٧٠

هنگامی که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را می‌پرستید؟!» (۷۰)

قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ ٧١

گفتند: «بتهایی را می‌پرستیم، و همه روز ملازم عبادت آنهاییم.» (۷۱)

قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ ٧٢

گفت: «آیا هنگامی که آنها را می‌خوانید صدای شما را می‌شنوند؟! (۷۲)

أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ ٧٣

یا سود و زیانی به شما می‌رسانند؟!» (۷۳)

قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ٧٤

گفتند: «ما فقط نیاکان خود را یافتیم که چنین می‌کنند.» (۷۴)

قَالَ أَفَرَأَيْتُمْ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ٧٥

گفت: «آیا دیدید (این) چیزهایی را که پیوسته پرستش می‌کردید... (۷۵)

أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ٧٦

شما و پدران پیشین شما، (۷۶)

فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ ٧٧

همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالمیان! (۷۷)

الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ٧٨

همان کسی که مرا آفرید، و پیوسته راهنمائیم می‌کند، (۷۸)

وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ ٧٩

و کسی که مرا غذا می‌دهد و سیراب می‌نماید، (۷۹)

وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ٨٠

و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد، (۸۰)

وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ٨١

و کسی که مرا می‌میراند و سپس زنده می‌کند، (۸۱)

وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ٨٢

و کسی که امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد! (۸۲)

رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ٨٣

پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن! (۸۳)

وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ ٨٤

و برای من در میان امّتهای آینده، زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده! (۸۴)

وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ٨٥

و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان! (۸۵)

وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ ٨٦

و پدرم [= عمویم‌] را بیامرز، که او از گمراهان بود! (۸۶)

وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ٨٧

و در آن روز که مردم برانگیخته می‌شوند، مرا شرمنده و رسوا مکن! (۸۷)

يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ٨٨

در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد، (۸۸)

إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ٨٩

مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!» (۸۹)

وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ ٩٠

(در آن روز،) بهشت برای پرهیزکاران نزدیک می‌شود، (۹۰)

وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ ٩١

و دوزخ برای گمراهان آشکار می‌گردد، (۹۱)

وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ٩٢

و به آنان گفته می‌شود: «کجا هستند معبودانی که آنها را پرستش می‌کردید... (۹۲)

مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنْصُرُونَكُمْ أَوْ يَنْتَصِرُونَ ٩٣

معبودهایی غیر از خدا؟! آیا آنها شما را یاری می‌کنند، یا کسی به یاری آنها می‌آید؟!» (۹۳)

فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ٩٤

در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افکنده می‌شوند؛ (۹۴)

وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ ٩٥

و همچنین همگی لشکریان ابلیس! (۹۵)

قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ ٩٦

آنها در آنجا در حالی که به مخاصمه برخاسته‌اند می‌گویند: (۹۶)

تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ٩٧

«به خدا سوگند که ما در گمراهی آشکاری بودیم، (۹۷)

إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ٩٨

چون شما را با پروردگار عالمیان برابر می‌شمردیم! (۹۸)

وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ٩٩

امّا کسی جز مجرمان ما را گمراه نکرد! (۹۹)

فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ ١٠٠

(افسوس که امروز) شفاعت‌کنندگانی برای ما وجود ندارد، (۱۰۰)

وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ١٠١

و نه دوست گرم و پرمحبّتی! (۱۰۱)

فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ١٠٢

ای کاش بار دیگر (به دنیا) بازگردیم و از مؤمنان باشیم!» (۱۰۲)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ١٠٣

در این ماجرا، نشانه (و عبرتی) است؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند! (۱۰۳)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ١٠٤

و پروردگار تو عزیز و رحیم است! (۱۰۴)

كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ ١٠٥

قوم نوح رسولان را تکذیب کردند، (۱۰۵)

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٠٦

هنگامی که برادرشان نوح به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟! (۱۰۶)

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ١٠٧

مسلّماً من برای شما پیامبری امین هستم! (۱۰۷)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٠٨

تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید! (۱۰۸)

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٠٩

من برای این دعوت، هیچ مزدی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است! (۱۰۹)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١١٠

پس، تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!» (۱۱۰)

قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ ١١١

گفتند: «آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بی‌ارزش از تو پیروی کرده‌اند؟!» (۱۱۱)

قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ١١٢

(نوح) گفت: «من چه می‌دانم آنها چه کاری داشته‌اند! (۱۱۲)

إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُونَ ١١٣

حساب آنها تنها با پروردگار من است اگر شما می‌فهمیدید! (۱۱۳)

وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ ١١٤

و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم کرد. (۱۱۴)

إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ ١١٥

من تنها انذارکننده‌ای آشکارم.» (۱۱۵)

قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ ١١٦

گفتند: «ای نوح! اگر (از حرفهایت) دست برنداری، سنگباران خواهی شد!» (۱۱۶)

قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ ١١٧

گفت: «پروردگارا! قوم من، مرا تکذیب کردند! (۱۱۷)

فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ١١٨

اکنون میان من و آنها جدایی بیفکن؛ و مرا و مؤمنانی را که با من هستند رهایی بخش!» (۱۱۸)

فَأَنْجَيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ١١٩

ما، او و کسانی را که با او بودند، در آن کشتی که پر (از انسان و انواع حیوانات) بود، رهایی بخشیدیم! (۱۱۹)

ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ ١٢٠

سپس بقیه را غرق کردیم! (۱۲۰)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ١٢١

در این ماجرا نشانه روشنی است؛ امّا بیشتر آنان مؤمن نبودند. (۱۲۱)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ١٢٢

و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (۱۲۲)

كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِينَ ١٢٣

قوم عاد (نیز) رسولان (خدا) را تکذیب کردند، (۱۲۳)

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٢٤

هنگامی که برادرشان هود گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟! (۱۲۴)

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ١٢٥

مسلماً من برای شما پیامبری امین هستم. (۱۲۵)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٢٦

پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید! (۱۲۶)

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٢٧

من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است. (۱۲۷)

أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ ١٢٨

آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوا و هوس می‌سازید؟! (۱۲۸)

وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ ١٢٩

و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید شاید در دنیا جاودانه بمانید؟! (۱۲۹)

وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ ١٣٠

و هنگامی که کسی را مجازات می‌کنید همچون جبّاران کیفر می‌دهید! (۱۳۰)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٣١

پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید! (۱۳۱)

وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِمَا تَعْلَمُونَ ١٣٢

و از (نافرمانی) خدایی بپرهیزید که شما را به نعمتهایی که می‌دانید امداد کرده؛ (۱۳۲)

أَمَدَّكُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ ١٣٣

شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده؛ (۱۳۳)

وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ١٣٤

همچنین به باغها و چشمه‌ها! (۱۳۴)

إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ١٣٥

(اگر کفران کنید،) من بر شما از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم!» (۱۳۵)

قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ ١٣٦

آنها [= قوم عاد] گفتند: «برای ما تفاوت نمی‌کند، چه ما را انذار کنی یا نکنی؛ (بیهوده خود را خسته مکن)! (۱۳۶)

إِنْ هَٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ١٣٧

این همان روش (و افسانه‌های) پیشینیان است! (۱۳۷)

وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ١٣٨

و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!» (۱۳۸)

فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ١٣٩

آنان هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم؛ و در این، آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان)؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند! (۱۳۹)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ١٤٠

و پروردگار تو عزیز و رحیم است! (۱۴۰)

كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ ١٤١

قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند، (۱۴۱)

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٤٢

هنگامی که صالح به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟! (۱۴۲)

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ١٤٣

من برای شما پیامبری امین هستم! (۱۴۳)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٤٤

پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید! (۱۴۴)

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٤٥

من در برابر این دعوت، اجر و پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است! (۱۴۵)

أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ ١٤٦

آیا شما تصوّر می‌کنید همیشه در نهایت امنیّت در نعمتهایی که اینجاست می‌مانید، (۱۴۶)

فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ١٤٧

در این باغها و چشمه‌ها، (۱۴۷)

وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ ١٤٨

در این زراعتها و نخلهایی که میوه‌هایش شیرین و رسیده است؟! (۱۴۸)

وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ ١٤٩

و از کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشید، و در آن به عیش و نوش می‌پردازید! (۱۴۹)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٥٠

پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید! (۱۵۰)

وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ ١٥١

و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید! (۱۵۱)

الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ١٥٢

همانها که در زمین فساد می‌کنند و اصلاح نمی‌کنند!» (۱۵۲)

قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ ١٥٣

گفتند: «(ای صالح!) تو از افسون شدگانی (و عقل خود را از دست داده‌ای!) (۱۵۳)

مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ١٥٤

تو فقط بشری همچون مائی؛ اگر راست می‌گویی آیت و نشانه‌ای بیاور!» (۱۵۴)

قَالَ هَٰذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ ١٥٥

گفت: «این ناقه‌ای است (که آیت الهی است) برای او سهمی (از آب قریه)، و برای شما سهم روز معینّی است! (۱۵۵)

وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ ١٥٦

کمترین آزاری به آن نرسانید، که عذاب روزی بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!» (۱۵۶)

فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ ١٥٧

سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پی» کردند؛ (و هلاک نمودند) سپس از کرده خود پشیمان شدند! (۱۵۷)

فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ١٥٨

و عذاب الهی آنان را فرا گرفت؛ در این، آیت و نشانه‌ای است؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند! (۱۵۸)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ١٥٩

و پروردگار تو عزیز و رحیم است! (۱۵۹)

كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ ١٦٠

قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند، (۱۶۰)

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٦١

هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟! (۱۶۱)

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ١٦٢

من برای شما پیامبری امین هستم! (۱۶۲)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٦٣

پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید! (۱۶۳)

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٦٤

من در برابر این دعوت، اجری از شما نمی‌طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است! (۱۶۴)

أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ ١٦٥

آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می‌روید (و همجنس بازی می‌کنید، آیا این زشت و ننگین نیست؟!) (۱۶۵)

وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ١٦٦

و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است رها می‌کنید؟! (حقّاً) شما قوم تجاوزگری هستید!» (۱۶۶)

قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ ١٦٧

گفتند: «ای لوط! اگر (از این سخنان) دست برنداری، به یقین از اخراج شدگان خواهی بود!» (۱۶۷)

قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقَالِينَ ١٦٨

گفت: «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم! (۱۶۸)

رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ ١٦٩

پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اینها انجام می‌دهند رهایی بخش!» (۱۶۹)

فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ١٧٠

ما او و تمامی خاندانش را نجات دادیم، (۱۷۰)

إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ١٧١

جز پیرزنی که در میان بازماندگان بود! (۱۷۱)

ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ ١٧٢

سپس دیگران را هلاک کردیم! (۱۷۲)

وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ ١٧٣

و بارانی (از سنگ) بر آنها فرستادیم؛ چه باران بدی بود باران انذارشدگان! (۱۷۳)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ١٧٤

در این (ماجرای قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آیتی است؛ امّا بیشترشان مؤمن نبودند. (۱۷۴)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ١٧٥

و پروردگار تو عزیز و رحیم است! (۱۷۵)

كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ ١٧٦

اصحاب ایکه [= شهری نزدیک مدین‌] رسولان (خدا) را تکذیب کردند، (۱۷۶)

إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٧٧

هنگامی که شعیب به آنها گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟! (۱۷۷)

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ١٧٨

مسلّماً من برای شما پیامبری امین هستم! (۱۷۸)

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٧٩

پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید! (۱۷۹)

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٨٠

من در برابر این دعوت، پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است! (۱۸۰)

أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ ١٨١

حق پیمانه را ادا کنید (و کم فروشی نکنید)، و دیگران را به خسارت نیفکنید! (۱۸۱)

وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ١٨٢

و با ترازوی صحیح وزن کنید! (۱۸۲)

وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ١٨٣

و حق مردم را کم نگذارید، و در زمین تلاش برای فساد نکنید! (۱۸۳)

وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ ١٨٤

و از (نافرمانی) کسی که شما و اقوام پیشین را آفرید بپرهیزید!» (۱۸۴)

قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ ١٨٥

آنها گفتند: «تو فقط از افسون‌شدگانی! (۱۸۵)

وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ١٨٦

تو بشری همچون مائی، تنها گمانی که درباره تو داریم این است که از دروغگویانی! (۱۸۶)

فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ١٨٧

اگر راست می‌گویی، سنگهایی از آسمان بر سر ما بباران!» (۱۸۷)

قَالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ١٨٨

(شعیب) گفت: «پروردگار من به اعمالی که شما انجام می‌دهید داناتر است!» (۱۸۸)

فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ١٨٩

سرانجام او را تکذیب کردند، و عذاب روز سایبان (سایبانی از ابر صاعقه‌خیز) آنها را فراگرفت؛ یقیناً آن عذاب روز بزرگی بود! (۱۸۹)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ١٩٠

در این ماجرا، آیت و نشانه‌ای است؛ ولی بیشتر آنها مؤمن نبودند. (۱۹۰)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ١٩١

و پروردگار تو عزیز و رحیم است! (۱۹۱)

وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ١٩٢

مسلّماً این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است! (۱۹۲)

نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ١٩٣

روح الامین آن را نازل کرده است... (۱۹۳)

عَلَىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ ١٩٤

بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشی! (۱۹۴)

بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ ١٩٥

آن را به زبان عربی آشکار (نازل کرد)! (۱۹۵)

وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ١٩٦

و توصیف آن در کتابهای پیشینیان نیز آمده است! (۱۹۶)

أَوَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ ١٩٧

آیا همین نشانه برای آنها کافی نیست که علمای بنی اسرائیل بخوبی از آن آگاهند؟! (۱۹۷)

وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ١٩٨

هرگاه ما آن را بر بعضی از عجم [= غیر عرب‌]ها نازل می‌کردیم... (۱۹۸)

فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ١٩٩

و او آن را بر ایشان می‌خواند، به آن ایمان نمی‌آورند! (۱۹۹)

كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ٢٠٠

(آری،) این گونه (با بیانی رسا) قرآن را در دلهای مجرمان وارد می‌کنیم! (۲۰۰)

لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ٢٠١

(امّا) به آن ایمان نمی‌آورند تا عذاب دردناک را با چشم خود ببینند! (۲۰۱)

فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ٢٠٢

ناگهان به سراغشان می‌آید، در حالی که توجّه ندارند! (۲۰۲)

فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ٢٠٣

و (در آن هنگام) می‌گویند: «آیا به ما مهلتی داده خواهد شد؟!» (۲۰۳)

أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ٢٠٤

آیا برای عذاب ما عجله می‌کنند؟! (۲۰۴)

أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ٢٠٥

به ما خبر ده، اگر (باز هم) سالیانی آنها را از این زندگی بهره‌مند سازیم... (۲۰۵)

ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ ٢٠٦

سپس عذابی که به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید... (۲۰۶)

مَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ٢٠٧

این تمتع و بهره‌گیری از دنیا برای آنها سودی نخواهد داشت! (۲۰۷)

وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ٢٠٨

ما هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه انذارکنندگانی (از پیامبران الهی) داشتند. (۲۰۸)

ذِكْرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ٢٠٩

تا متذکّر شوند؛ و ما هرگز ستمکار نبودیم! (که بدون اتمام حجّت مجازات کنیم) (۲۰۹)

وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ٢١٠

شیاطین و جنیّان (هرگز) این آیات را نازل نکردند! (۲۱۰)

وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ٢١١

و برای آنها سزاوار نیست؛ و قدرت ندارند! (۲۱۱)

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ٢١٢

آنها از استراق سمع (و شنیدن اخبار آسمانها) برکنارند! (۲۱۲)

فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ٢١٣

(ای پیامبر!) هیچ معبودی را با خداوند مخوان، که از معذّبین خواهی بود! (۲۱۳)

وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ٢١٤

و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن! (۲۱۴)

وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ٢١٥

و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند بگستر! (۲۱۵)

فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ٢١٦

اگر تو را نافرمانی کنند بگو: «من از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم!» (۲۱۶)

وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ٢١٧

و بر خداوند عزیز و رحیم توکّل کن! (۲۱۷)

الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ٢١٨

همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) برمی‌خیزی می‌بیند؛ (۲۱۸)

وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ٢١٩

و (نیز) حرکت تو را در میان سجده‌کنندگان! (۲۱۹)

إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ٢٢٠

اوست خدای شنوا و دانا. (۲۲۰)

هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ٢٢١

آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند؟! (۲۲۱)

تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ٢٢٢

آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می‌گردند؛ (۲۲۲)

يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ٢٢٣

آنچه را می‌شنوند (به دیگران) القا می‌کنند؛ و بیشترشان دروغگو هستند! (۲۲۳)

وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ٢٢٤

(پیامبر اسلام شاعر نیست؛) شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی می‌کنند. (۲۲۴)

أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ٢٢٥

آیا نمی‌بینی آنها در هر وادی سرگردانند؟ (۲۲۵)

وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ٢٢٦

و سخنانی می‌گویند که (به آنها) عمل نمی‌کنند؟! (۲۲۶)

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ٢٢٧

مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خدا را بسیار یاد می کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع می‌شوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمی‌خیزند (و از شعر در این راه کمک می‌گیرند)؛ آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست! (۲۲۷)